بنده ای خدا را گفت:
اگر سرنوشت مرا تو نوشته ای پس چرا دعا کنم؟
خدا گفت:
شاید نوشته باشم هر چه دعا کند …
روز شهادت حضرت زهرا یکی اومد خدمت آیت الله بهجت
عرض کرد: آقا تسلیت میگم ، به حضرت زهرا سلام الله علیها سیلی زدند...
آیت الله بهجت فرمودند: الان هم به حضرت زهرا سلام الله علیها سیلی می زنند
عرض کردند: الان چطور به حضرت سیلی می زنند؟
آیت الله بهجت فرمودند: هر دختر شیعه با بی حجابیش یه سیلی به صورت حضرت زهرا سلام الله می زنه
پی نوشت:از امروز وقتی توی شهر دور می زنی ببین حضرت زهرا سلام الله علیها روزی چند تا سیلی می خوره
نمی خوام نصیحت کنم
اما خیلی زشته که ما شیعیان هم خون به دل زهرای مرضیه کنیم ...
پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نخستین واقعه اى که مسلمانان با آن روبرو شدند موضوع تکذیب وفات پیامبر از جانب عمر بود!او غوغایى در برابر خانه پیامبر برپا کرده بود وافرادى را که مىگفتند پیامبر فوت شده است تهدید مىکرد.هرچه عباس وابن ام مکتوم آیاتى را که حاکى از امکان مرگ پیامبر بود تلاوت مىکردند مؤثر نمىافتاد. تا اینکه دوست او ابوبکر که در بیرون مدینه به سر مىبرد آمد وچون از ماجرا آگاه شد با خواندن آیه اى(3) که قبل از او دیگران نیز تلاوت کرده بودند عمر را خاموش کرد!
هنگامى که حضرت على -علیه السلام مشغول غسل پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم شد وگروهى از اصحاب او را کمک مىکردند ودر انتظار پایان یافتن غسل وکفن بودند وخود را براى خواندن نماز بر جسد مطهر پیامبر آماده مىکردند جنجال سقیفه بنى ساعده به جهت انتخاب جانشین براى پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم برپا شد.رشته کار در سقیفه در دست انصار بود، اما وقتى ابوبکر وعمر وابوعبیده که از مهاجران بودند از برپایى چنین انجمنى آگاه شدند جسد پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم را که براى غسل آماده مىشد ترک کردند وبه انجمن انصار در سقیفه پیوستند وپس از جدالهاى لفظى واحیانا زد وخورد ابوبکر با پنج راى به عنوان خلیفه رسول الله انتخاب شد، در حالى که احدى از مهاجران، جز آن سه نفر، از انتخاب او آگاه نبودند.(4) ادامه مطلب...
حضرت علی علیه السلام بعد از شهادت فاطمه علیها السلام فرمود:
نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ
لَا خَیرَ بَعـدَکَ فِی الحَیـاةِ وَ إِنَّمَا أَبکِی مَخَـافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی
جان من با ناله هاى خود حبس شده، اى کاش جان من با ناله هایم خارج مى شد. بعد از تو خیرى در زندگانى نخواهد بود،گریه می کنم از اینکه مبادا بعد از تو زیاد زندگی کنم.
بحارالانوار ج43 ص213
خواهد آمد مرهم زخم علی مرتضی در کوچه ها
روزی هزار بار دلت راشکسته ام بیخود به انتظار وصالت نشسته ام
هربار این تویی که رسیدی و در زدی هربار این منم که در خانه بسته ام
هر جمعه قول میدهم آدم شوم ولی هم عهد خویش و هم دل جانان شکسته ام
منبع : وبلاگ جملات زیبا
سلام دوستان
امیدوارم که عزاداریهایتان در ایام فاطمیه مورد قبول حق واقع شده باشد.
خیلی وقت بود دنبال یه فایل جامع بودم که اصطلاحات رساله مثل احوط است ،جایز نیست ، محل اشکال است،اقوی است و ... رو توش توضیح بده تا ماهایی که دروس حوزوی نخوندیم هم بتونیم از رساله سر در بیاریم .
این فایلو تو انجمن گفتگوی دینی پیداش کردم. توصیه می کنم حتما توی این سایت عضو شین چون کارشناسای خوبی دارن و در اسرع وقت به سوالاتتون جواب داده می شه.
لینک دانلود این فایل که به صورت Pdf در یک فایل rar هستش با حجم1.11 مگابایت
"الا ای چاه یارم را گرفتند" همه صبر و قرارم را گرفتند
به دست خود وجودم خاک کردم زدیده اشک زینب پاک کردم
الا ای چاه یاسیم پرپر اولدی علی بی همدل و بی همسر اولدی
اشیت غمنریمی اورک بشالسین بوغمنن آز قالیر سینم اوت آلسین
دمدی فاطمه هشوخ غمین نن کوچه ده سیلی ییرن لحظه سین نن
الا ای چاه دردم با تو گویم نمی خندد دگر زهرا به رویم
نمی خواند مرا روحم فدایت جوابش تا دهم جانم برایت
الا ای چاه سوزم از فراقش که آرام دلم بود آن نگاهش
م.ر
مدینه اهلی داهی ارخیین یاتون گجه لر
کی کسدوز آخر او سس کی گجه گونوز آغلار
پی نوشت: این شعر که نه شعر گونه را دو سه سال پیش گفته بودم . کمی بیشتر هم ادامه دارد که در این جا نیاوردمش روایت داریم که هر که یک بیت شعر برای اهل بیت بگوید یک خانه در بهشت برایش ساخته می شود.دلم برای حال آن روزهایم تنگ شده...حیف که آن بهشت را به آتش گناه سوزاندم.خدایا تو را به فاطــــــــــــــــــــــــــــــمه ات کمک کن دوباره بسازم اما این بار دیگر خرابش نکنم.
ای فلک غصب فدک را یاد کن باغ دل از چشم خود آباد کن
گو چه دیدی در میان کوچه ها یادی از آن سیلی بیداد کن
گو به ما از محسن شش ماهه گو از شهادت با شهامت یاد کن
گر ز مظلومی شنیدی یا ابا رعد شو وز بی کسی فریاد کن
گر به سان سینه ای بغضت شکست رو ز پهلو ی علی امداد کن
بس کن و دیگر ز بازویش مگو شکوه از شلّاق را با باد کن
گر ز آیات جراحت ر نجه ای سوره ای از آیه ها ایجاد کن
منبع:http://leader-khamenei.com
به دستور دختر فرزانه ی پیامبر صلی الله علیه وآله بسترش را به وسط اطاق آوردند و فاطمه علیها السلام پس از تدبیر امور منزل و نظافت و شست و شوی بدن مبارک و لباس هایش رو به قبله در بستر خویش آرمید.
از برخی روایات چنین به نظر می رسد که امیر مؤمنان علیه السلام به همراه دو فرزندش در واپسین لحظات زندگی بانوی جهان هستی، در منزل نبودند و تنها اسماء بنت عمیس در خدمت حضرتش حضور داشت، لحظه های آخر فرا می رسید و از پی آن، شرایط پرواز روح ملکوتی برترین بانوی جهان هستی فراهم می آمد. فاطمه علیها السلام نگاهی عمیق به اطراف افکند و فرمود: درود بر فرشته ی وحی، سلام بر پیامبر رحمت و عدالت، بار خدایا مرا به همراه پیامبر گران مایه ات برانگیز و غرق در مهر و خشنودیت ساز، و در جوار رحمت و خانه ی مهر و منزل گاه سلامت و آرامش خویش پناه ده. آن گاه فرمود:
آیا آن چه من می بینم شما نیز می بینید؟ پرسیدند مگر شما چه می بینید؟ فرمود: این ها، انبوه انبوه، از فرشتگان آسمان ها هستند و این نیز فرشته ی وحی است و آن هم پدر بزرگوارم پیامبر صلی الله علیه وآله که می فرماید: "دخترم، به نزد ما بشتاب که آن چه نزد ما داری، برای تو از دنیا و تمام ارزش های دنیوی بهتر و پسندیده تر است. بشتاب به نزد من که در شوق دیدار توأم... فاطمه علیها السلام لحظاتی چشمان خود را روی هم نهاد و آنگاه فرمود: "سلام بر تو ای دریافت دارنده ی جان ها به فرمان خدا، هر چه زودتر روح مرا از این تن خاکی و زمینی برگیر، سپس فرمود: به سوی تو روانم و ای پروردگار پر مهر؛ نه بسوی آتش. سپس پلک و دیدگان را روی هم نهاد، دست ها و پاهای خویش را دراز کرد و افسوس و دریغ که ریحانه ی نبی اکرم صلی الله علیه وآله جهان را بدرود گفت.
منبع: السید محمد کاظم القزوینی، فاطمة الزهراء علیها السلام من المهد الی اللحد، ص 617 616 615،
اجرک الله یامولانا یا بقیه الله