سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی مطالب مربوط به حجاب زندگینامه ،وصیتنامه ،خاطرات ،دانلود نوا و نما پیرامون شهید کاظمی داستان کوتاه و مطالب پیرامون زندگی و تصمیم گیری بهتر اخبار سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی سیاسی دانستنیهای مربوط به اهل بیت  و غیره دانلود نوا کلیپ برنامه و غیره شعر فرهنگ، سینما پیامک برای مناسبت ها،امام زمان دانستنی های چهارده معصوم سخنرانی ها مطالب و دستورالعمهای عرفانی،اخلاقی وتهذیب نفس; سخنرانی ها مطالب و دستورالعمهای اخلاقی مانند غیبت وغیره; مطالب،کلیپ،نواها،عکس ،پیامک ،شعر ودعاهای مربوط به حضرت ولیعصر مطالب،کلیپ،نواها،عکس و... مربوط به شهدا و دفاع مقدس  خاطرات،بیانات،کلیپ،نواها،عکس و... مقام معظم رهبری  دام ظلله العالی ومطالب مربوط به بحث ولایت  دانلود نرم افزارهای موبایل مذهبی،کلیپ و نوا مطالب پیرامون شهرستان آذرشهر  دل نوشته،درد دلهای خودم  مطالب قرآنی، دانلود اذان و تلاوت قرآن   دانلود تلاوت و نغمات قرآنی

برای دیدن بهتر وبلاگ از مرورگر فایر فاکس و کروم استفاده کنید......... تا کسی رخ ننماید ز کسی دل نبرد / دلبر ما دل ما برد و به ما رخ ننمود*******اللـــهم عجل لولـــیکـــ الفرج******* نــدبه خوانیم تـــو را هر سحر آدینه / تو کدام آیــنه ای؟ صلّ علی آیـیـنه ......برگزاری دعـــــای ندبه در شهرستان آذرشهر هرهفته در مسجد سفید محله6:30 .





درباره نویسنده
زمستان 90 - گل نرگس
م.ر. بسیجی
ای رونق گلزار کجایی گل نرگس/ مردیم ز آزار کجایی گل نرگس/ از بس که به زنگار نشستیم ندیدیم/ ای آینه رخسار کجایی گل نرگس/ دیدم به سر شاخه گل بلبل سرمست/ می خواند به گلزار کجایی گل نرگس/ ............................................................ دیدند دشمنان که در این خطه لاف نیست/ شمشیر دوستان علی در غلاف نیست/ در این قبیله نخل تناور همیشه هست/ مقداد هست، مالک اشتر همیشه هست/ اینجا که کوفه نیست خوارج علم شوند/ سلمان نمرده است اباذر همیشه هست/ صف بسته‌اند این همه سردارها به شوق/ یعنی برای پیش‌کشت سر همیشه هست/ روشن‌ترین روایت عمار می‌شویم/ در عشق رهبری همه تمار می‌شویم.
تعداد پست ها: 514
تماس با نویسنده

موسیقی وبلاگ


عناوین یادداشت ها


آمار بازدید
بازدید کل :751539
بازدید دیروز :70
بازدید امروز : 51

موضوعات وبلاگ

شعر[94] . امام زمان[90] . تصویر[61] . مناسبت ها[51] . گل نرگس[50] . دل نوشته[47] . عرفان[41] . دانلودکده[39] . شهدا[36] . سیاسی[34] . خبری[31] . پیامک[30] . حضرت آقا[28] . حضرت زهرا*س*[28] . امام علی النقی*ع*[28] . قرآن[26] . حجاب[25] . محرم[24] . معصومین[19] . بیشتر بدانیم[19] . فرهنگی[16] . imam naghi[14] . انتخابات[13] . شهید کاظمی[13] . حدیث[11] . اخلاق[10] . موبایل[9] . رجب[7] . اشعار فرامرز عرب عامری[7] . حضرت امام[7] . از آذرشهر[6] . عاشقانه ها[6] . امام علی*ع*[5] . بسیج[4] . طنز[4] . نکات مدیریتی[4] . نقدشبکه های ماهواره ای[3] . قالب های مذهبی وبلاگ[3] . داستان کوتاه[3] . پاسخ به شبهات محرم[3] . امام رضا*ع*[3] . پاورپوینت[2] . پیامک[2] . امر به معروف و نهی از منکر[2] . مناجات[2] . ســـردار غلام عسگر کریمـــــیان . نتایج جشنواره . نقدشبکه های ماهواره ای . نماز . اذان . امام محمدباقر*ع* . امام کاظم*ع* . دانلودکده . ترتیل کل قرآن کریم . تلاوت . جملات زیبا .

عضویت در خبرنامه
 

لینکهای روزانه

لینک دوستان
قطره و دریا
همنشین
دل نوشته ها
موعود هادی
پوکه.با شهدا باشیم
من حلقه ام وراه به میخانه ندارم
هر شب تنهایی
سجاده ای پر از یاس
قنوت جویبار
چلچراغ شهادت
أنٌ الارض یرثها عبادی الصالحون
منتظر قائم(عج)
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
عیسی طلبه مشهدی
یادداشت های شخصی محسن مقدس زاده
منادی معرفت
طریق یار
عطر یاس
جرعه ای از شراب عشق
بچه های خدا
حرم الشهدا
بشری
راه فضیلت
سلام بچه ها
آشیانه سردارغم ها وسالار آشیانه قلبها
صراط
از جانبازی تا شهادت
قافله شهدا
بر و بچه های ارزشی
مذهب عشق
تـــــــــــــــربـــــــــــــــت دل
زندگی کاروانی
نوجوونی از خودتون
تریبون
بسیجیان عملیاتی
سیدالشهداء
عصر ظهور
زنده یاد * آه از بهار بی یار*
بشارت هودر
باریک بین
حاج آقا مسئلةٌ
عمارگراف
داستان سرا
12.کجایند مردان بی ادعا...
یک وبلاگ مذهبی نظامی
9.انتظار
3.طنین نبض باران
13.یااباصالح المهدی ادرکنی
25.گوهری در صدف
27.همین نزدیکیست
به سوی ظهور
بسیجی مظهر صبر و بصیرت
معرفت مهدوی
بسیجیان گمنام
کجایید ای شهیدان خدایی
شمیم یاس
سرباز صفر جنگ نرم
دلتنگ مهدی*عج*
تا شهادت
بصیرت سایبری
اسکالپل
دارالشیعه
14. طلبه صفر
شاعرانه
1.حجاب
3.ماتم کده مجازی حسین(در حسرت کربلا)
آرامشم ده
13. یامهدی
2.جانم فدای غربتت امام نقی علیه السلام
حضرت مهدی(عج)
سازمان زنان انقلاب (منطقه6)
بهشتیان
بیا تا برویم...
رزمندگان سایبری
10.این سایبریون
یاسی ترین یاس
امین
بیایین آدم شیـــم

آرشیو وبلاگ
آبان 89
پاییز 89
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
اسفند 90
بهمن 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91



لوگوی وبلاگ



لوگوی دوستان














وبلاگ فارسی

   

شکسته نستعلیق ،نظر به سوی تو دارم...جنگ از طرف دوست دل آزار نباشد 
                          یاری که تحمل نکند یار نباشد

گر بانگ برآید که سری در قدمی رفت 
                        بسیار مگویید که بسیار نباشد

آن بار که گردون نکشد یار سبکروح  
                        گر بر دل عشاق نهد بار نباشد

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
                       تا شب نرود صبح پدیدار نباشد

آهنگ دراز شب رنجوری مشتاق   
                       با آن نتوان گفت که بیدار نباشد

از دیده من پرس که خواب شب مستی
                   چون خاستن و خفتن بیمار نباشد

گر دست به شمشیر بری عشق همانست 
                    کان جا که ارادت بود انکار نباشد

از من مشنو دوستی گل مگر آن گاه      
                     کم پای برهنه خبر از خار نباشد

مرغان قفس را المی باشد و شوقی        
                     کان مرغ نداند که گرفتار نباشد
 
دل آینه صورت غیبست ولیکن                
                   شرطست که بر آینه زنگار نباشد

سعدی حیوان را که سر از خواب گران شد     
                   دربند نسیم خوش اسحار نباشد

آن را که بصارت نبود یوسف صدیق              
                    جایی بفروشد که خریدار نباشد                               
دانلود کتاب غزلیات سعدی به صورت Pdf


نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 12:47 عصر روز یکشنبه 90 بهمن 9

شهید باقریحسن باقری (نام واقعی غلامحسین افشردی )
تولد : 5 اسفند 1334، تهران
شهادت : 9 بهمن 1361، فکه
مزار شهید : قطعه 24 گلزار شهدای بهشت زهرا، تهران

یک ماجرای جالب از زبان مادر شهید:
مادر شهید در آستانه دهه اول محرم پایش می‌شکند و همان روزی که پایش را گچ می‌گیرد، به سر مزار فرزندش می‌رود و همان شب در خواب فرزندش را می‌بیند که به او می‌گوید امروز کاری با من داشتید.
وی پاسخ می‌دهد پایم شکسته و نمی‌توانم مانند هر سال در مراسم امام حسین *ع*خدمت کنم. شهید دستمالی را از جیب خود درمی‌آورد و می‌گوید سه شب قبل نزد ارباب بی‌کفنمان امام حسین *ع* بودم و ایشان این دستمال را به من دادند و من برای شفا روی پای شما می‌گذارم.

مادر شهید می‌گوید وقتی از خواب بیدار شدم. دستمال هنوز روی پایم بود و عطر عجیبی در اتاق پیچیده بود. فردا نزد مرحوم آیت‌العظمی گلپایگانی رفتیم و قبل از اینکه چیزی به او بگوییم دستمال را بر سر و صورت خود مالید، از ایشان سئوال کردیم آیا جریان این دستمال را می‌دانید، فرمودند این دستمال بوی عطر تربت جد غریبم را می‌دهد.
                         ******************
شاید کمتر کسی بداند که بنیانگذار واحد اطلاعات عملیات جنگ،طراح برخی از عملیاتهای بزرگ دفاع مقدس و اثرگذارترین فرد در طراحی و اجرای عملیات فتح خرمشهر، آن جوان 25 ساله بود که همه او را در خط مقدم یک خبرنگار می شناختند و تنها همرزمانش در قرارگاه گلف می دانستند که او یک فرمانده فوق العاده است.
او عاشق اهل بیت(ع) بالاخص امام حسین *ع* و حضرت مهدی*عج* بود...
کسی که در جبهه به" سقای بسیجیان " معروف بود .
او ماندن در جبهه را به سفر حج در سال 1361 ترجیح داد.
در 9 بهمن 1361 وقتی در منطقه فکه مشغول شناسایی منطقه دشمن و آماده سازی عملیات والفجر مقدماتی بود، در سنگر دیده بان مورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت و همراه با سرلشگر پاسدار مجید بقایی شهید و به دیدار خدای کعبه رهسپار شد.

                                                      فردا9 بهمن سالگرد شهادت این دوعزیز است.
                                                             روحشان شاد و راهشان پررهرو



نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 8:45 عصر روز شنبه 90 بهمن 8

او یک عارف بود .شهید خرازی
همیشه با وضو بود .
نمازش توام با گریه و شور و حال بود و نماز شبش ترک نمیشد .

معتقد بود ؛ هر چه میکشین و هر چه که به سرمان می آید از نافرمانی از خداست و همه ، ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد .
در دوران خدمت سربازی ، شهید خرازی به همراه عده ای دیگر به اجبار به عملیات سرکوبگرانه ظفار (عمان) فرستاده می شوند .
حسین از این کار فوق العاده ناراحت بود و با آگاهی و شعور بالای خود ، نماز را در آن سفر تمام می خواند .
وقتی دوستانش علت را سئوال کردند در جواب گفت :
" این سفر ، سفر معصیت است و باید نماز را کامل خواند. "

دو خاطره:
نگاهش میکردم یه ترکه دستش بود روی خاک نقشه منطقه رو توجیه می کرد بهم برخورده بود فرمانده گردان نشسته یکی دیگه داره توجیه می کنه فکر می کردم فرمانده گروهان است یا دسته تا اون موقع ندیده بودمش.بلند شدیم می خواست برود دستش رو گرفتم گفتم: شما فرمانده گروهانی؟ خندیدو گفت: نه یه کم بالاتر. دستم رو فشار داد و رفت.
حاج حسن گفت: تو اون و نمی شناسی؟ گفتم: نه. کیه؟
گفت: یه ساله جبهه ای هنوز فرمانده تیپت رونمی شناسی؟
***
دور تا دور نشسته بودیم نفشه آن وسط پهن بود.حسین گفت: تا یادم نرفته این و بگم، اونجا که رفته بودیم برای مانور؛ یه تیکه زمین بود. گندم کاشته بودن. یه مقدار از گندم ها از بین رفته بگید بچه ها ببینن چقدر از بین رفته، پولشو به صاحبش برگردونین.
در جبهه بین اشک و لبخند فاصله نیست...
آنها سرگرم زراعت عشقند......
ای کاش ما را همراه گامهای دلاور و میهمان سکوتتان می کردید .



نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 11:51 عصر روز جمعه 90 بهمن 7

بازی روزگار را نمی فهمم!
من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!
داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند،
این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.
عشق در لحظه پدید می آید
و دوست داشتن در امتداد زمان
و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.
همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،
پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم
.(مگر می شود؟!!!)
انسان عاشق زیبایی نمی شود،
بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!
ادامه مطلب...


نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 7:49 عصر روز جمعه 90 بهمن 7

مقام امام زمان*عج*امین درد آگاهم!تو را من چشم در راهم
دلیل عصمت راهم!تو را من چشم در راهم

شب است و بى چراغم من ، اسیر کوره راهم من
بتاب اى خضر بر راهم ، تو را من چشم در راهم

 شبم را نور باران کن، نگاهم را چراغان کن
 که بى مهر تو گمراهم ، تو را من چشم در راهم

 تو خورشید جهانتابى ، تو نور خالص و نابى
 تو را اى خوب،مى خواهم،تو را من چشم در راهم

 تو هستى رامش جانم،تو غایب، من پریشانم
 اسیر حسرت و آهم،تو را من چشم در راهم

 مگر از ما تو دلگیرى، نقاب از رخ نمى گیرى ؟
 ظهورت هست دلخواهم،تو را من چشم در راهم

 پراز بوى گناهم من، شهید اشک و آهم من
 اگر مغضوب درگاهم تو را من چشم در راهم

 برادر قصد من دارد، به راهم گرگ مى بارد
 چو یوسف مانده در چاهم تو را من چشم در راهم
 
دلم از بوى شب فرسود، بتاب اى قبله ی  موعود !
 تو هستى مهر و هم ماهم،تو را من چشم در راهم

 نشستم تا بیایى تو،کجایى تو؟کجایى تو ؟
 امین درد آگاهم!تو را من چشم در راهم
***رضا اسماعیلی***
پی نوشت:
مقام امام زمان*عج* و امام صادق*ع*:
در داخل وادی السلام (در قسمت شمالی حرم امام علی*ع*در شهر نجف واقع است و بزرگترین قبرستان خاورمیانه محسوب می شود.در روایات است که ارواح مومنین در این قبرستان گرد هم می آیند و هر مومنی که از دنیا برود ملکی روحش را به اینجا می آورد و هر کس که در این قبرستان دفن شود عذاب قبر از او برداشته می شود.) علاوه بر قبور انبیا و علما دو مقام وجود دارد که مقام امام زمان *عج* و مقام امام صادق*ع* می باشد، مشهور است که امام صادق*ع* در این محل به عبادت پرداخته اند و همچنین برخی از علما از جمله سید مهدی بحرالعلوم و سید ابوالحسن اصفهانی و... در این محل به زیارت حضرت مهدی*عج* نائل آمده اند.



نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 7:27 عصر روز پنج شنبه 90 بهمن 6

پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا: آمریکا و اروپا بیش از آنکه به ملت ایران لطمه ای وارد کنند، اقتصاد درمانده و پریشان خود را به فروپاشی کامل نزدیک تر می کنند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا، متن بیانیه بسیج به این شرح است:مرگ برآمریکا

بسم الله الرحمن الرحیم
نصر من الله و فتح قریب و بشر المومنین
ملت غیور، هوشمند و شرافتمند انقلاب اسلامی
در حالی وارد سی و چهارمین سال پیروزی انقلاب اسلامی می شویم که وعده های معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی علیه الرحمه یکی پس از دیگری محقق شده و می شود و طلیعه پیروزی نهایی مکتب امام خمینی علیه الرحمه در جهان روز به روز بیشتر نمایان می شود. سران رژیم های فاسدی که از آغاز، مقابل نهضت اسلامی ما ایستادند یکی پس از دیگری سقوط می کنند و با سرعتی باور نکردنی جای خود را به اسلام گرایان و دوستداران انقلاب اسلامی می دهند.
ادامه مطلب...


نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 1:1 صبح روز پنج شنبه 90 بهمن 6

من با لباس مشکی تان خو گرفته امخداحافظ پیرهن سیاه ارباب
از طینت پلید خودم رو گرفته ام
با قایق شکسته اشک دو دیده ام
بر ساحل عزای تو پهلو گرفته ام

بهر غبار روبی فرش عزایتان
در این دو ماه از مژه جارو گرفته ام
ازیمن روضه های پرازعطر سیب تان
شکر خدا حسین کمی بو گرفته ام
هر ساله مزد نوکریم آخر صفر
از دست سبز ضامن اهو گرفته ام
                 ***
خداحافظ پیرهن سیاه ارباب
خداحافظ ای خیمه گاه ارباب
خداحافظ ای کاروان خسته
خداحافظ ای دست های بسته
خداحافظ شور و نوای ارباب
خداحافظ باغ و بهار زینب
خداحافظ دار و ندار زینب

محرم و صفر هم گذشت با تمام دلبستگی ای که به آن پیدا کرده بودیم.
دلم برایت برایت تنگ می شود برای تو که با آمدنت سخن عشق را بر زبان ها جاری کردی دل ها را به غمی زیبا سوزاندی و  روح ظلم ستیزیمان را بیدار کردی.
از برکت تو خیلی چیزها بدست آوردیم هر چند قطره ای باشد از آن مقدار که باید؛

خدایا یاریمان کن آنها را تا ماه رجب و شروع یک فصل عاشقی دیگر حفظ کنیم.



نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 9:23 عصر روز سه شنبه 90 بهمن 4

یاعلی بن موسی الرضا

محبوب رضاست هر که دل ریش‌تر است             از کعبه صفای این حرم بیش‌تر است
اینجاست طبیبی که ندارد نوبت                       هر دل که شکسته‌تر بود پیش‌تر است

 با آنکه مقام رفیع امامت را داشت و برگزیده ی خدا بود، در عین حال نه تنها برای خود هیچ گونه حریمی قائل نبود، بلکه در زندگی خویش با طبقات مختلف مردم حتی خدمتکاران و زیردستان با نهایت صمیمیت و فروتنی رفتار می کرد. کلینی از مردی بلخی روایت کرده است:

من در سفر خراسان همراه امام *ع* بودم، روزی هنگامی که سفره گسترده شد، امام *ع* از همه ی خدمتکاران خواست تا در کنار او بر سر سفره بنشینند. عرض کردم، فدایت شوم، بهتر بود سفره ی آنان را جدا می کردی؟ فرمود: ساکت باش! همانا پروردگار و پدر و مادر همه ما یکی است و پاداش هم به اعمال است.

روزی امام *ع* در حمام پس از تقاضای فردی که آن حضرت را نمی شناخت، تن او را کیسه کشید. هنگامی که دیگران امام امام *ع*  را به او معرفی کردند، شرمنده شد و به عذرخواهی از آن حضرت پرداخت. امام امام *ع*  در حالی که او را کیسه می کشید، دلداری اش داد و فرمود: عیبی ندارد.



نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 1:27 صبح روز سه شنبه 90 بهمن 4

حرارت از در و دیوار شهر می‌بارید. از زیر پوست مردم آب بیرون زده بود. آنها در آن گرمای کُشنده، گروه گروه به دیدن «دعبل»1 می‌رفتند و به او خوش آمد می‌گفتند. دعبل نیز با خوشحالی، جریان سفرش به مرو را تعریف می‌کرد و از قصیده‌ای که نزد امام رضا علیه السلام خوانده بود، سخن می‌گفت و گاهی نیز سروده‌هایش را با جوش و خروش می‌خواند و آه و افسوس شنوندگان را می‌ستاند.امام رضا

آن روز مردم شهر، در مسجد جامع جمع شدند و به قصیده بلند و زیبای او گوش فرادادند. و به پاس زبان گرم و طبع لطیفش، تحسین فراوان کردند و هدایای با ارزشی به او بخشیدند.

در همین روزها خبر پیراهن اهدائی امام رضا علیه السلام به دعبل در شهر پیچید. مردم بار دیگر با شور و شوق زیاد، خود را به او رساندند و تقاضا کردند تا او «پیراهن مبارک» امام را به آنها نشان دهد. دعبل، با شوق و کمی هم واهمه، پیراهن امام را از لابلای بسته ای که در کنارش نهاده بود، بیرون آورد و با احتیاط و احترام، به مردم نشان داد. در آن حال، لحظه‌ای از آن پیراهن مقدّس غافل نمی‌شد و دیدگانش را از آن فرو نمی‌بست. او خوب می‌دانست که اهالی شهر، به آن لباس مبارک چشم طمع دارند و برای به دست آوردن آن به هر کاری ممکن است دست ‌بزنند. همین طور هم بود. بزرگان شهر به طمع افتاده بودند. به دعبل پیشنهاد فروش دادند:

- آن را به هزاردینار سرخ می‌خریم! ادامه مطلب...


نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 1:16 صبح روز سه شنبه 90 بهمن 4

باتوجه به اهمیت نظام انتخاباتی و اثرات فراوانی که می تواند به آرایش نیروهای سیاسی در هر کشور داشته باشد به تفضیل به بررسی مهمترین شیوه ی انتخاباتی موجود در کشو های مختلف می پردازیم .انتخابات

نظام های انتخاباتی را می توان در سه دسته کلی تقسیم بندی کرد:
1- نظام انتخاباتی اکثریتی   2- نظام انتخاباتی تناسبی   3- نظام انتخاباتی مختلط

1-  نظام انتخاباتی اکثریتی و گونه های مختلف آن:
این نظام از قدیمی ترین و متداولترین شیوه های انتخاباتی است و بر اساس آن نخستین کسی که در مقایسه با دیگران آرای بیشتری را اخذ کند، پیروز انتخابات خواهد بود.
مهمترین اشکال این شیوة انتخابات، ناعادلانه بودن آن است زیرا بعنوان مثال، در حوزه ای با 100 رأی دهنده و9 نامزد در صورتی که یکی از نامزدها 20 رأی و بقیه هر کدام 10 رأی کسب کنند، نماینده ی این حوزه تنها با20% کل آرا کرسی نمایندگی را به خود اختصاص خواهد داد. برای حل این مشکل بسیاری از کشورها با پذیرش اصل نظام انتخابات اکثریتی کوشیدند تا حد ممکن آن را اصلاح کنند، لذا ما شاهد نظام های انتخاباتی اکثریتی در انواع متعدد هستیم که ذیلاًٌ به آنها اشاره می کنیم. ادامه مطلب...


نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 12:25 صبح روز دوشنبه 90 بهمن 3

<      1   2   3   4   5   >>   >